خدا عاشقان بی ادعا را بیشتر دوست دارد...

 

مدتی است که از تو فاصله گرفته ام،چون راه رسیدن به تو را گم کرد ه ام...

 گاهی تو را از دور میبینم اما برای نزدیک شدن به تو پاهایم سنگین می شوند و همان جا می مانم

و گاهی هم بی هیچ ادعایی از تو دور میشوم...

 شنیده ام که خدا عاشقان بی ادعا را بیشتر دوست دارد...

 عاشقانی که محبوب خود را به صاحبش یعنی خدا میسپارند و می گویند، خدایا من او را به تو می بخشم

اگر اراده کنی که به او برسم شاکرم و اگر نرسم باز هم شاکرم چون که فقط تو می توانی سرنوشت آدم ها را

بهم گره بزنی حتی اگرکل دنیادر برابرآنها باشند...

نویسنده: محمدپژمان

 




:: برچسب‌ها: عاشقان بی ادعا , بی ادعا , عشق , عشق بی ادعا ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : M.Pezhman
تاریخ : دو شنبه 15 ارديبهشت 1393
به شقایق سوگند...

سوز دلم نشنیدی و از بام قلبم پر زدی / رفتی تو از کوی من و بر قلب من خنجر زدی
من ماندم و یک کوله بار از خاطره در خاطرم / چشم انتظار بر درگهم شاید که روزی در زنی

   

          به شقایق سوگند که تو بر خواهی گشت
من به این معجزه ایمان دارم
منتظر باید بود تا زمستان برود ، غنچه ها گل بکنند !

نویسنده: ناشناس


        


|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : M.Pezhman
تاریخ : یک شنبه 24 آذر 1392
معجزه ی انتظار...



این روزها درکوچه پس کوچه های قدیمی شهرآرزوهایم، سرگردانم...

دلم سراسرآشوب است، انگار که یک چیزی گم کردم و حسرت نداشتنش

رامی خورم...

نمی دانم چه حالی دارم،پریشان،سرگردان،پشیمان یا هراسان...؟    

فقط می دانم حال خوش دیروز راامروز ندارم...

من کسی راگم کرده ام، که وجود صاف و ساده ی مرا به عاشقانه

زیستن مبتلاکرد...

این روزها چقدر عاشقانه برایش از دلتنگی هایم می نویسم و انتظار

یافتن او، و دیدار دوباره اش را بر روی تخته سیاه قلبم، هنرمندانه

می کشم...

همین انتظار است که روی تخته سیاه قلبم هک می شود و در میان

سیاهی آن گم که نمی شودهیچ،حتی کم کم تمام سیاهی را محو و تخته سیاه

قلبم را سفید خواهد کرد... 

نویسنده:محمدپژمان

 

 

 



:: برچسب‌ها: جملات ادبی , محمدپژمان , دل نوشته , دست نوشته , عاشقانه , عشق , ادبی , جملات زیبا , انتظار , معجزه , ,
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : M.Pezhman
تاریخ : دو شنبه 11 آذر 1392
بهشت زیر پای اوست...

 

تک ستاره ی روشن آسمان تاریک این شبهای من، کسی نیست جز مادرم...

بیقرار و چشم انتظار همیشگی راهم،کسی نیست جز مادرم...

فداکارترین دوست و تنهاترین غم خوارم،خدا داند که کسی نیست جز مادرم...

و بهشت را خدا به یک نفر ارزان داد، که آن کسی نیست جز مادرم...

روز مادر مبارک.

نویسنده : محمد پژمان

«هیچ‌چیز به قدر دیدن یک مادر با بچه‌اش روح‌پرور نیست و هیچ‌چیز حس حرمت و تقدیس ما را هنگام تماشای مادری‌ که بچه‌هایش وی را احاطه کرده‌اند، بیدار نمی‌کند»

نویسنده:* یوهان ولفگانگ گوته

«هیچ‌گاه در زندگی نمی‌توانید محبتی بهتر، بی‌پیرایه‌تر و واقعی‌تر از محبت مادر خود بیابید»

نویسنده:* انوره دو بالزاک

 



:: برچسب‌ها: مادر , جملات قشنگ درباره ی مادر , روز مادر ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : M.Pezhman
تاریخ : چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392
بی قرار...

من آرامش را از ساحل دریا ،

سکوت را از شب کویر

و بی قراری را از ماهی صید شده 

از دل دریا آموختم...

پس عجیب نیست اگر روزی ساحل آرامم را

فقط به عشق دریا رها کردم...

نویسنده : محمدپژمان



:: برچسب‌ها: دریا , عاشقانه , مطالب عاشقانه , ساحل , عکس دریا ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : M.Pezhman
تاریخ : سه شنبه 3 ارديبهشت 1392
بـبخــش...

بـبخــش

       هــرچـنـد

              مـسکینـــی

 فـرامـوش کــن

         هــرچـنــد

                دلــگیــــری

                 

زیستــن اینــگــونـــه زیـبـاسـت   ...

 بخنـــد

     ببخــش

         و فرامـوش کـــن

  هــرچـنــد میدانم ...

  آســـان نــیســـت.

نویسنده: ناشناس


|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : M.Pezhman
تاریخ : دو شنبه 26 فروردين 1392
ایستگاه انتظار...

 

 

  دنیامسافرخانه ی بزرگی برای ماست...

 همه باآنکه می دانیم روزی مهلت اجاره نشینیمان بی هیچ فرصت تمدیدی به 

 پایان می رسد،بازهم دلبسته ی فضای تنگ وخفقان آور دیوار های سست و 

 پوشالی آن می شویم.

 همه ی مامسافران جاده ای هستیم که خیلی هاقبل ازما آن را بی هیچ باراضافی وفقط

 بایک توشه آن هم کوله بار اعمالمان،آن رابی هیچ صدايی ترک کردند وماهم درپی

 آنهادرایستگاه انتظار،منتظرمی مانیم که نوبت سفر ما هم برسد.

 آری که همه ی مایک روز می رویم و راهی سفر ابدی می شویم،

 فقط ای کاش قبل ازرفتن،می توانستیم،یک ذره بیشتر

 قدرمسافرهایی که شایددراین سفرازما پیش بیفتند رابدانیم...

  نویسنده:محمدپژمان

 



:: برچسب‌ها: ایستگاه انتظار , مسافر ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : M.Pezhman
تاریخ : یک شنبه 13 اسفند 1391

تعداد صفحات : 1
صفحه قبل 1 صفحه بعد